صفحات

۱۳۸۸ آذر ۳, سه‌شنبه

چرا دنیا بدون خدا زیباتره؟

زندگی کوتاه است ، اما بیشترین فرصتی است که در اختیار ماست
درود
قبل از هر چیز بابت اینکه مدتی چیزی ننوشتم معذرت میخوام. دوستی چند روز پیش ازم پرسید وقتی میگی "دنیا بدون خدا زیباتره" ته دلت یه چیزی نمیگه مگه میشه؟ در جواب اون دوستم گفتم که این حرف رو با دلیل می زنم. توی این پست سعی دارم کمی از اون دلایل رو بیان کنم.
مطلبی در سایت سکولاریسم برای ایران از آقای سم هریس و ترجمه آقای فرزاد نازاری نقل شده که خلاصه ای از اون رو براتون می نویسم با کمی دخل و تصرف. متاسفانه فعلا مقدور نیست لینک دانلود اصل مطلب رو براتون بزارم اما مرجع سایت سکولاریسم برای ایرانه.
نظرسنجی های زیادی نشون دهنده اینه که کلمه بیخدا یا (Atheist) باعث ترد شدن فرد توسط جامعه میشه. 87 درصد از مردم آمریکا گفتن هرگز به وجود خدا شک نکردن و تنها 10 درصد خودشونو بی خدا می دونن که اون هم رو به کاهش ارزیابی شده. بی خدایان همواره آدمهایی ناشکیبا ، غیر اخلاقی ، افسرده و نادان تصور شدن.
1. مردم فکر می کنن بیخدایان معتقدن زندگی بی معنیه
برعکس این خداباوران هستن که نگران بی ارزشی زندگی هستن و تنها با وعده های شاد ابدی ، میتونن معنی برای این زندگی پیدا کنن. بی خدایان به این گرایش دارن که زندگی حتما با ارزشه و ارزشش هم به زندگی کردن ماست. وقتی کسی رو دوست داریم ، این دوست داشتن در زمان حال زیباست و با ارزش ، نیازی نیست برای با ارزش شدن ابدی بشه.
2. مردم فکر می کنن بیخدایان مسئول بزرگترین جنایات بشر هستن
خداباوران اغلب مدعی هستند که جنایات هیتلر ، استالین ، مائو و پولپت محصول بدیهی بی دینی بوده ، درحالیکه  اونها مثالهایی از جنون سیاسی ، نژادی وناسیونالیستی هستن. اجتماعی درتاریخ بشری وجود نداره که عذاب کشیده باشه چون مردمش خیلی زیاد منطقی ومعقول شده بودن. اشاره به جنگ های بزرگ خداباوران مثل جنگ های صلیبی ، جنگ های گسترش اسلام و ... هم بد نیست
3. مردم فکر می کنن بیخدایان معتقدن همه چیز اتفاقی بوجود اومده
این طرز فکر معمولا انتقادی به نظریه تکامل داروینه ولی اونایی که اینطور فکر می کنن قطعا نظریه تکامل رو یا اصلا نشنیدن یا نفهمیدن. صد البته هیچ بی خدایی ادعا نکرده که می دونه دقیقا چطور این دنیا بوجود اومده و در مقابل این خداباوران هستن که شدیدا اصرار بر این دارن که می دونن چی باعث بوجود اومدن دنیا شده. همونطور که قبلا هم گفتم، وقتی مسئله ای رو نمی دونیم بهتره اظهار نظر قطعی در موردش نکنیم. این کاریه که خداباوران در مورد بوجود اومدن دنیا می کنن. علم فیزیک و کیهان شناسی هنوز نتونسته شواهد کاملی برای تایید هر نوع نظریه قطعی در مورد بوجود اومدن دنیا پیدا کنه و تا وقتی پیدا نکرده هم ادعایی در این مورد نخواهد داشت. همینطور بی خدایان. ما بی خدایان معتقدیم که فعلا نمی دونیم چی باعث بوجود اومدن این دنیا شده ، اما می دونیم خدایی که خداباوران معرفی می کنن کاملا غیر منطقی و بعیده
4. مردم فکر می کنن بیخدایی ربطی به علم نداره
همینطور ممکنه دانشمند باشی و هنوز به خدا اعتقاد داشته باشی. اما نظر سنجی های بسیاری نشون داده که میزان علم با خداباوری رابطه عکس داره. برای نمونه 90 درصد از مردم عامی آمریکا به خدا اعتقاد دارن اما 93 درصد از اعضای آکادمی ملی علوم برعکس
5. مردم فکر می کنن بیخدایان مغرورن
وقتی دانشمندا چیزیو نمیدونن ( مثل اینکه چرا جهان بوجود آمده وچگونه اولین مولکول خود تکثیر کننده شکل گرفته) بهش اقرار می کنن. وانمود کردن به دونستن چیزی که نمیدونی مسئولیت بزرگیه توی علم. در صورتی که این خون زندگی ادیانه. یکی از خنده دار ترین مباحث مذهبی اینه که هی تو بحثهاشون به خودشون جایزه میدن برای اینکه حقایقی رو در باره کیهان شناسی و شیمی و بیولوژی می دونن که هیچ دانشمندی نمی دونه. درصورتی که وقتی درباره طبیعت ، کیهان و دنیای موجود ما ، سوال میشه بیخدایان فقط نظرات عملیشونو میگن، این غرور نیست این صداقت روشنفکریه.
6. مردم فکر میکنن بیخدایان از تجارب روحی برخوردار نیستن
البته توضیحی در این مورد لازمه. بیخدایان اصولا به روح اعتقادی ندارن. احساساتی که در مورد ما انسان ها اتفاق میافته مثل عشق ، ترس ، احترام و ... به هیچ عنوان روحی تلقی نمیشن بلکه همونطور که در زبان انگلیسی این مطلب تقریبا اصلاح شده در زبان فارسی هم بهتره به جای کلمه روحی ، کلمه ذهنی استفاده بشه. بیخدایان به هیچ عنوان در مورد مسائل ذهنی (عشق ، امید ، ترس ، احترام ، کمک به هم نوع و ...) با بقیه فرق نمی کنن. فرقی که این بین هست اینه که خداباوران همیشه موفقیت ها و شکست های خودشون رو مدیون و مربوط به قدرتی ماوراء الطبیعه می دونن ولی بیخدایان همه اتفاقات رو نتیجه رفتار خودشون و جامعه می دونن.
7. مردم فکر میکنن بیخدایان معتقدن که چیزی فراتر از زندگی انسان و ادراکش وجود نداره
دوباره تکرار میکنم. بیخدایان آزادانه به محدود بودن درک انسان اقرار کرده و میکنن. در صورتی که خداباوران اینطور نیستن. چیزی که واضحه اینه که ما همه کهکشان ها رو کاملا درک نمیکنیم و نمیفهمیم و بیشتر بدیهیه که نه تورات نه انجیل و نه قرآن بهترین شناخت ما از کیهانو منعکس نمی کنن. ما نمیدونیم که توی کیهان ، حیات پیچیده ای دیگه ای هست یا نه. اما شاید باشد، اگر هست، چنین موجوداتی میتونن فهمشونو از طبیعت خیلی بیشتر از ما رشد داده باشن. یه بیخدا میتونه آزادانه این احتمالاتو قبول کنه. ازنظر یک بیخدا، دنیای مطلقیت مذهبی، زیبایی و بیکرانی واقعیه جهانو به ابتذال می کشه و کسی برای فهمیدن این مطلب احتیاجی به مدرک نداره. و در مقابل خداباوران فکر می کنن که کل این دنیا فقط برای امتحان کردن انسان بوجود اومده. احتمالا نمی دونن که اگر همین الان کره زمین با یک شهاب سنگ بزرگ برخورد کنه و کل حیات روی زمین از بین بره ، در واقع هیچ اتفاق خاصی توی کیهان نیافتاده. میلیاردها ستاره ، سیاره ، سیارک و ... همچنان به همون روال قبلی خودشون ادامه خواهند داد.
8. مردم فکر میکنن بیخدایان این حقیقت که مذهب برای جامعه مفیده رو رد می کنن
صد البته. نه تنها مذهب ، بلکه خدا. اگر کمی فکر کنید خودتون اینو میفهمین. اما این به اون معنی نیست که کارهایی که توی جامعه خوب تلقی میشن بدون مذهب یا خدا بد میشن و برعکس. بلکه بیخدایان معتقدن که این خوبی و بدی درکی نسبیه که طی قرن ها تکامل توی انسان بوجود اومده. چه بسا بشه پیامبران رو برای این امر سرزنش کرد که خوبی های جامعه بشری رو به اسم خودشون و خداشون تموم کردن. خداباوران کارهای خوب رو به این دلیل انجام می دن که خدا بهشون پاداش بده و کارای بد رو به خاطر این انجام نمیدن که خدا عذابشون نده. این ابتذاله نه فضیلت. باور به دنیایی بعد از این زندگی تمام ارزش ها رو به ابتذال می کشونه.
فکر کنید من و شما با هم دوستیم ، دوست خیلی صمیمی. حالا بعد از چندین سال دوستی ، شما از من کاری میخواید که میتونم براتون انجام بدم. اگر بعد از انجام اون کار من مقداری پول بابت کارم از شما بخوام چی فکر می کنید؟ آیا این طلب مزد کردن ارزش کمک من و دوستی منو از بی نهایت به همون مقدار پول کاهش نمیده؟ همینطور اگر به خاطر خدا دروغ نگید ، یا به خاطر خدا راست بگید و نه به خاطر انسانیت و ارزش واقعی راستی و زشتی دروغ ، ارزش کارتون هم به اندازه همون خداتونه. (یعنی هیچ و پوچ ، اصلا ارزشی نداره). از طرف دیگه همین مذهب در طول تاریخ باعث کشته شدن میلیون ها و بدبخت شدن میلیاردها انسان شده. همین امروز هم مذهب باعث حماقت هاییه که از بشر قرن بسیت و یکم بعیده. مثلا به مسئله اسرائیل و فلسطین نگاه کنید. دو ملت برای یک تکه زمین هر روز همدیگرو میکشن. چرا باید چیزی که باعث رنج بشره مفید دونست.
دوستان وقتی میگم دنیا بی خدا زیباتره برای همیناست که شنیدید و صدها مثال دیگه. اغلب کسایی که از خدا و دین طرفداری میکنن نمیدونن اصلا چیزی که ازش طرفداری میکنن چیه و چه پیشینه ای داره. به عنوان مثال من چندین نفر رو میشناسم که شدیدا به حق بودن کتاب قرآن و اینکه از طرف خدا نازل شده اصرار دارن و از تمامی چیزهایی که توش نوشته شده دفاع میکنن بدون اینکه حتی یکبار خونده باشنش. بعضی ها هم خوندنش اما به زبونی که نمیفهمن در واقع میشه گفت اونا هم نخوندن. اکثر اونهایی که ادعا می کنن به خدا اعتقاد دارن و در مورد اعتقادشون فکر هم کردن ، ساعت ها با خدا صحبت کردن و این صحبت کردن خودشونو فکر کردن در مورد وجود خدا می دونن. اونها اول فرض به وجود این ادعا گذاشتن و انقدر به خودشون تلقین کردن که این مسئله محالو بدیهی میدونن.
بیشتر طولش نمیدم. امیدوارم روزی آمار نظر سنجی هام اونطور بشه که دوست دارم نه اونطور که پیش بینی می کنم. راستی این نظر سنجی ابتدای سال میلادی عوض میشه.
موفق ، پیروز و سربلند باشید.


۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه

دام مدید



یک شعر بسیار زیبا به نقل از وبلاگ "این منم در جهانی دگر" نوشته شده توسط آرش حسینی به نام دام مدید:

به یک حادثه ، عالم آمد پدید


هزاران سوال از رموزش دمید

بشد ناتوان در جواب آدمی

و انسان خدا را ز جهل آفرید!

گذشت از چنین خلق معبودشان

ولی کس خدای جهان را ندید

درین مسلخ درد و خوف بشر

برای خرد تار آیین تنید

هر آنکس که نادان ز قومش بدید

خودش را به حکم رسول برگزید!

یکی قصه ی مار و موسی بگفت

که چوب و عصایش چو ماری خزید!

و آن یک بگفت ماجرایی دروغ

از آن قوم لوط و ثمود پلید!

هزاران حکایت ز نوح و یهود

و آن قصه های سراسر بعید

پیاپی از آن چاه اوهام خلق

حکایات ایوب و یوسف پرید!

سرانجام به صحرای خشک عرب

جهان ماجرای محمد شنید

که با زور شمشیر و گردن زدن

به کامش نمود مردمان را مُرید

محمد از آن دینِ حرص و هوس

زنان را به زنجیر شهوت کشید

دل جاهلان را ز مکرش ربود

سر عاقلان را به تیغش برید

به آنها ابوجهل و نادان بگفت

به حکم خدایش شکمها درید

برای تجاوز به اقلیم پارس

عرب با رسولش به قدرت رسید

و این خاکِ میهن چو ویرانه شد

ز شمشیرشان خون ایران چکید

چو یک گله از مهد غارتگران

عرب در سرای بزرگان چرید

هر آنکس قیام وطن را بخواست

از آن طعم تیغ مسلمان چشید

و حالا تو ای عاشق اهل بیت

به نور حسینت چه داری امید؟

عرب دشمن خاک ایران توست

چه فرقی نماید حسین و یزید!

تو یاری مخواه آدم ساده لوح

که اجداد او خون ایران مکید

بخوان تا بفهمی کلام فریب

که قرآن ندارد پیامی مجید

بزرگی نبینی در این دینشان

شده بهر افکار شیطان کلید

دراین راه پوچ و سراسر تباه

نرو زانکه هرگز نگردی شهید!

از این تیرگی های راه سیاه

نیابی تو پندار پاک و سپید

اگر این جهالت گرفتی ز عقل

اگر خونِ فکرت به مغزت جهید

بزن آتشی بر رسوم کثیف

بیار در وجودت تو فکری جدید

بدان که خدایی ندارد وجود

مشو طعمه ی مکر دام مدید

۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه

کشتی نوح


درود به همه آزاد اندیشان


امشب یه سری به سایت کلوب زدم. متاسفانه چیزی دیدم که باعث شد عصبانی بشم و این عصابانیت هم نتیجه خوبی نداشت

عنوان مطلب این بود: تصاویر تكان دهنده كشف عجیب ( کشتی نوح ) لینکش هم در انتهای مطلب هست

در این که علم باعث کشف این مسلئه شده جای هیچ بحثی نیست و خوشبختانه خداباوران عزیز حداقل این نکته رو انکار نمی کنن. اما چیزی که باعث عصبانیت من شد اینه که خداباوران عزیز همواره از هر چیز کوچک و بزرگی برای تائید حرف خودشون استفاده می کنن. توی متن مطلب مذکور به آیه ای از قرآن و همچنین قسمتی از کتاب مقدس یهودیان یعنی تورات استناد شده و این کشف علمی رو تائیدی بر اونها دونسته. البته ادعای یک مطلب ساده در یک سایت ایرانی هیچ چیزی رو ثابت نمی کنه اما همونطور که شما هم میدونید خیلی ها با خوندن این مطلب و تنها با خوندن همین یک مطلب اعتقاد بیشتری به متون ذکر شده پیدا می کنن

خوشبختانه سایت مرجع ویکی پدیا مقاله ای در مورد این موضوع و البته افسانه بودن داستان های مربوط داره که لینک هاش به زبان فارسی و انگلیسی در انتهای مطلب هست

نمی خوام داستان رو بازگویی کنم و فقط به نکته هایی که به نظرم مهمه اشاره می کنم

به نظر شما کشف بقایای یک کشتی بزرگ نشانه چیست؟ من فکر می کنم از یک کشف علمی باید نتایج علمی گرفت که صد البته دانشمندان گرانقدر همین کار رو کردن و متوجه شدن که کشتی مذکور چه قدمتی داره و همینطور کشف کردن که احتمالا حیواناتی هم در این کشتی بودند و ... طبق مرجع ویکیپدیا افسانه های بسیار زیادی هستند که این مطلب رو گفته اند و قدمت این افسانه ها البته خیلی بیشتر از متون متاخر تورات و قرآنه. سوالی که برای من پیش اومد این بود که چرا خداباوران عزیز به افسانه های مذکور ایمان راسخ پیدا نمی کنن؟

البته این افسانه ها کاملا شبیه هم نیستن همونطور که روایت متون یهودی و اسلامی هم کاملا یکی نیست. یکی از شواهدی که سایت کلوب بهش استناد کرده و حقیقت بودن توفان نوح رو مسلم دونسته، لوح توفان از حماسه گیل گمشه. این لوح متعلق به زمان سومری هاست و یکی از قدیمی‌ترین و نامدارترین آثار حماسی ادبیات دوران تمدن باستانه و به هیچ عنوان شبیه ادعاهای قرآن و تورات نیست. توجه کنید که این لوح جزء آثار ادبی محسوب میشه و نه روایت تاریخی. به اثبات این مطلب نمی پردازم چون خیلی مشخصه و نیاز به توضیح نداره

به غیر از حماسه گیل گمش افسانه های بسیار زیاد دیگه ای هم هست که داستان توفانی بزرگ و ساختن کشتی رو تعریف کردند که در مقاله مربوط توی سایت ویکیپدیا تا حدودی شرح داده شدن

خود من شخصا به این نتیجه می رسم که چنین اتفاقی افتاده، یعنی توفانی در مقیاس بزرگ رخ داده و قبل از اتفاق افتادن این توفان انسان ها از وقوعش خبر داشتن و برای نجات زندگی موجوداتی که روی خشکی زندگی می کنن دست بکار شدن و ... چیزی که نمیتونم بفهمم اینه چرا بعضی از دوستان از این کشفیات نتیجه درست بودن کل متن (و نه حداقل بخش مربوطه) کتاب بخصوصی (قرآن یا تورات) رو می گیرن. همونطور که اشاره کردم این مطلب توی افسانه های بسیاری اومده. چرا دوستان فکر نمی کنن که اون افسانه ها درسته و یا چرا فکر نمی کنن که کل داستان ها فقط داستان هستند

چیزی که من ازش اطمینان دارم اینه که انسان این کشتی رو ساخته و انسانی که توانایی ساخت چنین کشتی داره قاعدتا بی خود و بی جهت چنین کشتی نمی سازه و به احتمال بسیار زیاد از وقوع توفان بزرگ مطلع بوده. یعنی حتما توانایی پیش بینی آب و هوا رو داشته. این فرض خیلی دور از ذهن نیست چرا که ما از زمان دور چیز های خیلی عجیب تری هم داریم، مثل اهرام مصر، باغ های معلق بابل و ... که البته مثل کشتی مذکور همشون الان موجود نیستن

دوست ندارم بیش از حد به این مسئله بپردازم. مقصودم از نوشتن این مطلب بود که به دوستان عزیز و بی خدای خودم نشون بدم که خداباوران چقدر برای گسترش عقیده پوچ خودشون تلاش می کنن و همون طور که خودتون می دونید گسترش این عقیده و عقاید مثل اینه که باعث عقب موندگی انسان شده. فکر می کنم خود من و همه بی خدایان وظیفه داریم که نسل خودمون رو بیدار کنیم تا این عقب موندگی کم کم از بین بره

به امید روزی که هیچ انسانی هیچ مسئله ای رو بدون دلیل و مدرک قبول نکنه

پاینده و پیروز باشید
 ÷