صفحات

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۸, یکشنبه

خردگرایی



خردگرایی (Rationalism)
خردگرایی یا راسیونالیسم که جریان خردگرا نیز خوانده می شود آموزه ای فلسفی است که مطابق آن درستی هر ادعایی باید با خرد و تحلیل مبتنی بر امور واقع معلوم شود و نه با ایمان، جزمیت یا آموزه های مذهبی. خردگرایی رویکرد به زندگانی بر پایه ی  خِرد و شواهد  است.   خردگرایی مشوق آن ایده های اخلاقی و فلسفی است که بتوان آنها را به محک تجربه آزمود. خردگرایان آمریت مراجعی را که شواهدی تجربی مؤیدشان نباشد نمی پذیرند. از آنجا که خردگرایی مردم را تشویق می کند که خودشان بیاندیشند، خردگرایان ایده های بسیار گوناگونی دارند و ادامه دهنده ی سنتی هستند که از قرن نوزدهم آزاداندیشی خوانده می شود. خردگرایی از نظر ایدیولوژیک همانندی هایی با اومانیسم سکولار و بیخدایی دارد. این همانندی از آنجاست که خردگرایی معطوف به طرح چارچوبی برای بحث های اجماعی و فلسفی است که ورای باور های مذهبی یا ماوراطبیعی باشد. با این حال خردگرایی از جهات زیر با اومانیسمِ سکولار و بیخدایی تفاوت دارد:
اومانیسم، چنان که از نامش پیداست بر جامعه انسانی و دستاورد های آن متمرکز است. خردگرایی هیچ ادعایی در مورد برتری انسان بر حیوانات ودیگر اجزای طبیعت ندارد. برخی خردگرایان به شدت مخالف فلسفه ی انسان محورانه اومانیسم هستند.
بیخدایی نیز چنان که ازنامش پیداست به معنای نفی باور به وجود خداست. اما خردگرایی گرچه اعتقاد بر پایه ایمان صرف رانفی می کند، اما در مورد وجود یا عدم وجود خدا هیچ موضعی ندارد. اگر چه نگرش بیخدایی در خرد گرایی مدرن نفوذ عمیقی دارد و دانشمندان خردگرایی مانند ریچارد داوکینز یا استیون هاوکینگ دارای باور های بیخدایانه هستند، اما همه خردگرایان بیخدا نیستند و سازگاری این آموزه با اگنوستیسیزم بیش از بیخدایی قوی است.
با این حال، اغلب خردگرایان قبول دارند که:
§         هیچ شاهدی مبنی بر وجود هرگونه مرجع فراطبیعی، مانند خدا یا خدایان، در دست نیست.
§         بهترین توضیحی که تاکنون برای پیدایش حیات یافت شده نظریه ی تکامل داروین است.
§         همه ی انسان ها دارای حقوقی بنیادی هستند. برخی خردگرایان و اومانیست ها از این هم پیش تر می روند و احتجاج می کنند که جانوران هم باید حقی برای حیات داشته باشند.
§         جامعه باید جامعه ای "باز" باشد. جامعه ای که در آن افراد بتوانند "آزادانه و برابر به شیوه ی انتخابی خود زندگی کنند، و در آن قابلیت های آدمی به نفع خود فرد و جامعه شکوفا شود." (لِوی فراگِل، رئیس اتحاد بین المللی اومانیستی و اخلاقی، 2001)
آموزه ی خردگرایی را می توان ورای بحث های مربوط به دین در حیطه های اجتماعی  یا سیاسی نیز اعمال کرد. در این مورد وجه مشخصه خردگرایی نفی احساسات و سنت ها یا باور های رایج است. د ر خلال نیمه دوم قرن بیستم سنت خردگرایی نیرومندی شکل گرفت که به ویژه متاثر از آرای آزاد اندیشان و روشنفکران بوده است.
 خردگرایی مدرن با سنت فلسفی موسوم به خردگرایی قاره ای که توسط رنه دکارت تبیین شد وجه اشتراک اندکی دارد. در حقیقت خردگرایی مدرن بر عکس راسیونالیسم سنتی که تجربه گرایی را سراسر نفی می کرد، تأکید بسیاری بر اتکا به علم تجربی دارد.
خردگرایان علاوه بر داشتن رویکردی عقلانی، از امور عاطفی و کاربرد قوه ی خیال در زندگی نیز استقبال می کنند.
از دیرباز هنرمندان و نویسندگانی هوادار جنبش خردگرا، جنبش خواهر آن اومانیسم، بوده اند، یا اینکه در آثارشان به طرح ایده ای خردگرایانه پرداخته اند.  از جمله ی این نویسندگان می توان به جورج الیوت، ادوارد مورگان فورستر و امیل زولا اشاره کرد.
 خردگرایان مردم را به مستقل اندیشیدن دعوت می کنند، تا خود شواهد را بررسی کنند و به نتیجه گیری بپردازند. به همین دلیل، نماد "انجمن انتشارات خردگرا"  الهام گرفته از مجسمه ی "اندیشمند" رودَن است.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

دوست عزیز بهتر به جای بازنشر مقاله های زندیق است مقاله های جدید در وبلاگتان قرار دهید چونکه تمام دوستان دسترسی کاملی به زندیق دارند و بدون شک این مقاله ها را خوانده اند البته این وبلاگ شخصی شماست و نظر من تنها یک پیشنهاد است